من برزو عباس ظهیری
با طیب خاطر و مسرت و سلامتی کامل جسمی و روحی ، وصیت نامه خود را در تاریخ 66/6/4
در یکی از پایگاههای رزمی مجاهدین خلق ایران و ارتش آزادیبخش ملی واقع در نوار
مرزی ، نوشته و بدینوسیله می خواستم مطرح کنم که من آگاهانه و عاشقانه راه سازمان
مجاهدین خلق ایران که همانا تنها راه رحمت و رهایی خلق قهرمان ایران و تنها راه
رسیدن به صلح و آزادی در این میهن خمینی گزیده می باشد گام نهاده ام و به حقانیت و
اصالت نسل مجاهد خلق ایمان کامل دارم و آن را بعنوان پیشتاز نبرد انقلابی انقلاب
نوین ایران و تنها اهرم یگانه ساز ، در جهت محو ستم استثمار و تجاوز دانسته و من
در این راه با جسم و جانم با روح و روانم و با عشق و ایمان به پیروزی و رهایی و
متحقق شدن آرمانهای والای عقیدتیم لحظه ای از پای نخواهم نشست و با تمام وجود
افتخار میکنم که اطاعت آگاهانه و توحیدی خود را از رهبری نوین ( مسعود و مریم ) ،
را به خلق قهرمان ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام بدارم و از خدای خود
سپاسگزارم که راه هدایت و رستگاری را به من نشان داده و اکنون پیش از همه وقت
خوشحال و مسرور هستم که توانسته ام شایستگی آن را پیدا کنم که در کنار دیگر
خواهران و برادران مجاهد خلق و دیگر یاران قهرمانم در مسلک ارتش آزادیبخش ملی
ایران بر علیه سد اصلی این دوران یعنی خمینی ضد بشر بجنگم و از حالا سالهای خوش و
آزادی و رهايی ایران فردا را می بینم ، در آن روز اگر چه نیستم ولی از هم اکنون آن
روزها را می بینم چون در حالیکه رژیم جنایتکار و ضدبشری خمینی به پایان خط و عمر
خود رسیده است مقاومت مسلحانه انقلابی با تکیه بر زیر ساختها و پایه های مستحکم
خود ، که خودش را در فرمان تاسیس ارتش آزادیبخش ملی توسط برادر مجاهد مسعود رجوی
تبلور ساخت ، قدم به فاز نوین خود گذاشته و بسرعت در حال گسترش و اعتلاست و در
اینجا بهتر می دانم که دیدگاه ایدئولوژیک خود را از شهادت انقلابی عنصر موحد مجاهد
خلق به نقل از خواهر مجاهد مریم رجوی که در یکی از پیامهای خود به همین مناسبت نقل
شده اشاره کنم :
.....شهادت هر
مجاهد خلق آن روز سکه زندگی انقلابی اوست که در ستیز مداوم و آشتی ناپذیر با
ارتجاع و استعمار و استثمار مفهوم پیدا میکند . البته این زندگی و شهادت انقلابی ،
عین سعادت و رستگاری فردی ، و جانمایه حیات ملی و رشد اجتماعی ماست . از اینرو
شهادت هر مجاهد خلق به اعتبار مفوم و پیام عقیدتی و کارکرد سیاسی و اجتماعی آن ،
نه پایان زندگی که آغاز جاودانگی در مسیر پرشکوه تکامل است . مسیری که امروز ، در
ظلمات حاکمیت خمینی دجال و ضد بشر ، مقاومتی را که مظهر شرف و اعتبار وجود ملت ما
است رقم می زند و فردا به تحقق صلح و آزادی و استقلال پایدار راه می برد . مسیری
که در چشم انداز تابناک تاریخی اش آرمان شکوهمند جامعه ای آزاد و عاری از ستم و
طبقات می درخشد ..........
در ضمن پدر و مادر
عزیزم اگر نتوانستم دین پدری و مادری شما را ادا کنم ، مرا ببخشید . می دانم که چه
زحماتی برای بزرگ کردن من کشیده اید ولی خوب می دانید که در مقابل وظیفه ای که به
عهده مان بود می بایست به آن جامه عمل بپوشانم ، لذا مجبور بودم که شما را ترک کنم
. مادر و پدر عزیزم مطمئنم که مرا درک می کنید و در ضمن از خواهران و برادرم نیز
حلالیت می طلبم و امیدوارم که راه مرا که همانا راه انبیاست ادامه بدهند . پس سلام
و درود خدا بر شما باد ، سلام و درود خدا بر تمامی صابرین باد .
مرگ بر خمینی –
درود بر رجوی
زنده باد صلح و
آزادی
زنده باد ارتش
آزادیبخش ملی بازوی پر اقتدار و استوار خلق قهرمان ایران
برزو ظهیری
1366/6/4
مجاهد شهید برزو ظهیری |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر